دوشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۸

15 و 16 ماهکی

27 مهر 1388

سلام و صد تا سلام

اومدم از حال و احوالات و کارهای آرام خانوم بنویسم تو این دو ماه

اول اینکه یه موقعهایی واقعا کارهای خنده داری میکنه دوست داره هر چی لباس و کفش و روسری و جوراب و دمپایی و.....میبینه رو تنش کنه خودش روسری و لباسش رو میندازه دور گردنش بقیه رو هم میاره تا تنش کنیم بعد من میگم وای !!آرام خیلی خوشگل شدی بدو برو تو آیینه خودت رو ببین آرام هم کلی خوشحال میشه و میدوه و میره جلوی آینه . تا خودش رو میبینه میخنده و فیگورهای مختلف به خودش میگیره و خودش رو بر انداز میکنه الان دیگه منتظر نمیشه بهش چیزی بگیم تا یه چیزی می
پوشه سریع میره جلوی آینه و خودش رو نگاه میکنه یه موقعهایی هم میره جلوی آینه و برای خودش ادا درمیاره دهنش رو کج و کوله میکنه ، باز و بسته میکنه عشوه میاد میخنده خودش رو تو آینه میبوسه ناز میکنه موهاشو تکون میده منم یه گوشه میشینم و یواشکی نگاش میکنم و کیف میکنم یواشکی نگاش میکنم چون مثل ما آدم بزرگها که یه موقعهایی میریم جلوی آینه و ژست میگیرم و دوست نداریم کسی ببینتمون این فسقلیها هم دوست دارن تو این مواقع خلوتشون رو بهم نزنیم.

دیگه نگران گم شدن وسایلی که بهش میدیم نیستیم کلید مویابل تلفن و......وقتی نمیتونیم یه چیزی رو پیدا کنیم میگیم آرام فلان چیز کجاست ؟با اشاره نشون میده و ما هم که نمیفهمیم دقیقا کجا رو میگه بعد خودش میره برامون میاره البته در کل یادش میمونه چی رو کجا گداشته.

هر کاری رو ازش بخوایم متوجه میشه به یه سریشون گوش میده و یه سری کارها رو هم انجام میده یه سری دیگه رو هم اصلا محل نمیزاره.بهش میگم برو سی دی هاتو بیار بزار تو کشو.....تی وی رو روشن کن....عروسکت رو بزار رو میل.درو ببند...اسباب بازیهاتو مرتب کن.برقص...لالا کن و..........

تازگیها تا یه چیزی میشه مثلا بخوره زمین و خسته باشه سریع میخواد بیاد بغل من و هی میگه می می می می یعنی شیر میخواد اگه من هم در دسترس نباشم میره بالشش رومیاره و بعد میاد دنبالم چند دقیقه می می میخوره و شارژ میشه مثل این معتاد ها !یه ذره می می که بهش میرسه دوباره باطریش پر میشه البته بیتشر جنبه روانی داره و بخاطر گرسنگی نیست.

یه عروسک داره از این چینی های کچل که صدا میدن و میگن مامان و بابا و.....بهش میگه بابا...

یه کاری رو که میگم نکن و انگشتم رو به علامت نه نشون میدم خودش هم میگه نه نه و انگشتش رو تکون میده و اون کار رو میکنه و میخنده تا وقتی هم نگاش کنم ادامه میده و میخواد عکس العمل منو ببینه دست میزنه به گاز و میگه جیزه و در میره کلا میخواد جلب توجه کنه

گاهی اوقات هم که میخواد ادای ذوق کردن رو در بیاره دندونهاشو به حالت حرص خوردن روی هم فشار میده و ذوق میکنه از اینکارش خنده ام میگیره ولی نگاهش نمیکنم که دیگه تکرار نکنه ولی خیلی با مزه میشه.

.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام مامان آرام من نیوشا هستم چه وبلاگ قشنگی داری به ووبلاگ منم سر بزن
newsha-r.blogfa.com