دوشنبه، آذر ۰۷، ۱۳۹۰

7 آذرماه1390

امروز عصر آراد قل خورد و قل خورد و مثل کدو قلقله زن رفت سراغ لپ تاپ کنار مبل.گذاشتمش رو ملحفه اش بازم قل خورد و خورد و رفت کنار تی وی. قربونش برم من. تا قبل از این از حالت چهاردست و پا خودش رو برمیگردوند و یه دونه قل میخورد.

تو سوپ امروزش هم جعفری ، کرفس ، هویج ،سیب زمینی ، برنج و ماهیچه با استخوان ریختم.ظهر نخورد و شب هم میکس کردم بهتر خورد.عاشق آب خوردنه.....لیوان رو میزارم رو لبش و اونهم مثل گربه میلیسه و میمکه!!چه ملچ و مولوچی هم میکنه.

دخترک هم دیروز تو لیوان جوانه عدس آورد از مهد....باید بزارتش کنار پنجره نور خوشید بهش بتابه و ریشه بده و ساقه و برگ و بعد هم گل. آب هم باید بهش بده. هفته گذشته هفته کشاورزی بوده.آرام هم امروز سوار اسبش شده بود و شده بود دختر کشاورز داشت میرفت مزرعه با کمباین زمین رو شخم بزنه!

هیچ نظری موجود نیست: